آخرین خبرها

منطق حسینی۳/ قسمت دوم – عاشورا؛ اوج تجلی بندگی خدا

به گزارش ایکنا از فارس، در قسمت گذشته خواندیم فطرت، مهم‌ترین پایگاه دین است و مشکل انسان‌ها شکوفا نشدن فطرت است. مسیر رشد یعنی شکوفا کردنِ فطرت، دین و اوامر الهی، پاسخی به نیاز فطریِ ما هستند و برای شکوفایی فطرت، کافی است یک گوشه از فطرتِ انسان شکوفا شود، چون همۀ خوبی‌ها یک گوهر دارند، مانند ظرف دربسته آبی که اگر یک روزنه در آن ایجاد شود، دسترسی به همۀ آب ظرف ممکن خواهد شد و شکوفایی اولیۀ فطرت با حسین(ع) است؛ چون حسین(ع) شکوفاترین بخش فطرت است. (جهت مشاهده قسمت اول اینجا کلیک کنید)
مرحلۀ بعد از شکوفایی ابتدایی فطرت، کشف حقیقت «عبودیت» در دل است. کسی که فطرتش شکوفا شود اول به دنبال ارباب و مولای خود می‌گردد. همچنین جامعه دینی نیز رویکرد اصلی و اولویت‌دارش توجه به امام و پیشوای خود است.

عبودیت فراتر از اطاعت پروردگار است 
البته عبودیت فراتر از اطاعتِ پروردگار است. اگر عبد نباشیم، هر چه از خدا اطاعت‌ کنیم، فایده ندارد و عبادت و اطاعت ما مانند عبادت و اطاعتِ ابلیس خواهد بود. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه: ابليس به خداوند عرضه داشت: خدايا! تو مرا از سجده كردن به آدم معاف دار و من هم تو را آن چنان ستايش كنم كه نه ملك مقربى توانسته است و نه پيامبر مرسلى. خداوند فرمود: من به عبادت تو نيازى ندارم و عبادت من بايد طبق فرمان و اراده من انجام گيرد نه آن‌طور كه تو بخواهى.
دین به ما نمی‌گوید آدم خوبی باش، می‌گوید عبدِ خدا باش. عبودیت و بندگیِ پروردگار دو وجه مهم دارد: اول وابستگی و نیاز مطلقِ عبد به خدا، دوم انجام اوامرِ پروردگار مطابق خواسته خداوند؛ اما برخی از ما در عبادت‌هایمان به جای سنجش اولویت‌ها و به دنبال اجرای مطلق فرمان مولا بودن، دست به گزینش می‌زنیم و عبادات خود را انتخاب می‌کنیم و در نتیجه عبادت گزینشی همان چیزی است که شیطان از خدای متعال درخواست کرد و پذیرفته نشد(تفکر لطفا)
امام حسین(ع) با حماسه عاشورا در واقع می‌خواست دو کار بزرگ انجام دهد: اول عبودیت طاغوت را از بین ببرد تا انسان‌ها دیگر بندۀ طاغوت نباشند. دوم بستر را برای عبودیت خدا فراهم کند.

عاشورا؛ اوج تجلی بندگی خدا 
عاشورا اوج تجلی «بندگی خدا» و اوج تجلی «بندگی طاغوت» بود. میدان عشق‌بازی حبیب‌ابن مظاهر کهنسال و شش ماهه در سربازی و فدا شدن در مکتب اسلام و به دفاع از امام زمان(عج) است و اوج رذالت امثال حرمله و شمر و سنان که برای خوش خدمتی برای یزید حتی بر ابدان مطهر شهدا نیز رحم و مروتی نشان نمی‌دهند.
این امام حسین(ع) است که نهایت رذالت و شقاوتِ عبد طاغوت را نشان داد. عبدی که حتی خطابه‌های متعدد امام زمانش را می‌شوند؛ در حالی که خود به او نامه نوشته و به شهر خویش دعوتش کرده؛ گواهی می‌داند که عبا و عمامه پیامبرش را بر تن دارد و شمشیر پدرش علی(ع) و در آخر جواب می‌دهد ما تو را می‌شناشیم و دشمنی ما بغضا لابیک است ـ به علت بغضی که نسبت به پدرت علی داریم با تو می‌جنگیم ـ و عده‌ای ساده هم وضو می‌گیرند و قربة الی‌الله به مصاف امام خود می‌روند چون یزید را خلیفه مسلمین می‌دانند و جنگ با خلیفه را موجب خارج شدن از دین می‌شمرند.

مجالس اهل بیت(ع)؛ محل احیای امر ولایت 
مجالس اهل بیت(علیهم السلام) مجلس ذکر است و همچنین به فرموده امام رضا(ع) مجالس احیای امر ولایت نیز شمرده می‌شوند. تشخیص اولویت‌های روز، کارکرد ممتاز مجالس ذکر است. تشخیص اولویت‌ها، رمز مهم در حرکت انسان است. چند سئوال مطرح کنیم و اندکی به تفکر پیرامون این سوالات بگذرانیم. چرا امروز باید به اباعبدالله(ع) بازگردیم؟ چرا اباعبدالله(ع) برای جهان امروز راهبردی است؟ عالم‌گیر شدن دریافت فطری از اباعبدالله(ع) که نشانه‌های آن را در سراسر جهان و به خصوص در اربعین مشاهده می‌کنیم؛ چگونه اتفاق افتاده است؟ چرا امام زمان(ع) خود را به حسین(ع) معرفی می‌کند؟ اباعبدالله(ع)؛ مؤثرترین عنصر فرهنگی جامعۀ دینی است ولی چرا متولیان فرهنگی ما فقط از این ظرفیت عظیم گذری عبور می‌کنند؟ هنوز رازهای عاشورا به قدر کافی درک نشده است. حضرت اباعبدالله(ع)؛ راه برقراری ارتباط با اهل عالم است.
بسیاری از غیرمسلمان‌ها در جهان امروز، انسان‌هایی فطری هستند(با فطرت پاک الهی) ارادت ارمنی‌ها به حضرت ابالفضل العباس(ع) یک نمونه است. حضرت ابالفضلی که مرحوم سیدمهدی قوام عارف مشهور تهرانی معاصر خودمان به ایشان لقب «عباس ارمنی‌ها» داده بود و مدام این عنوان تکیه کلامش بود که آیا می‌شود شما که باب‌الحوائج آنان هستید به ما نظری نیاندازید؟
باید به این نکته مهم توجه کرد که بن بست‌ها در زمانه ما خود را نشان داده‌اند و همه مردم جهان به دنبال راه نجات هستند و امام حسین(ع) کشتی نجات است ـ ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة ـ و در تعبیر دیگر می‌فرمایند؛ همه اهل بیت(علیهم السلام) سفینه نجات هستند اما سفینةالحسین اسرع…کشتی امام حسین(ع) سریع‌ترین راه برای وصل است.

چرا در امر به معروف از زبان فطرت استفاده نمی‌کنیم 
چرا بعد از دریافت این همه معارف دین، نهی از منکر برخی از اهل دین حتی با خانواده و عزیزان خود با زبان جدل است؟ چرا از زبان فطرت استفاده نمی‌کنیم؟ زبان فطرت که باز شود هم تولید علم می‌کند و هم عقل انسان را فعال می‌کند.
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید هرکس بچه‌های من را ـ حسین مرا ـ دوست بدارد خداوند به او حکمت می‌دهد.
اولین راه برقراری ارتباط با مردم عالم و همچنین فرزندان و اهل خانواده؛ زبان علمی نیست، بلکه زبان فطرت است و امام حسین(ع) معجزه فطرت است.
اخیرا مستندی از سیما پخش شد و از افراد مختلف درخصوص امام شهید سئوال می‌پرسید. جواب یکی از بانوان دقیق بیان مطالب بالا بود؛ وقتی از او سئوال شد چرا امام حسین(ع) را دوست داری؟ گفت: نمی‌دانم چرا امام حسین(ع) را این همه دوست دارم و همچنین می‌دانم که ایشان را بسیار دوست دارم و این کار خداست.

تحمل نکردن غربت امام حسین(ع) دلیل فطری دارد
تحمل نکردن غربت امام حسین(ع) نه دلیل فرهنگی دارد نه دلیل فکری بلکه دلیل فطری دارد. به قول حافظ شیراز عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی… همه ما باید از کرده‌های خود توبه کنیم و با شروع سال نو قمری در محرم، مجدداً با امام حسین(ع) برای زندگی دوباره  و در مسیر درست پیمان ببندیم و البته عمل به این پیمان چندان نیز ساده نیست.
حجت‌الاسلام محمدشریف حسینی، مدیرعامل مرکز صیانت از نهاد خانواده فارس
انتهای پیام

لینک کوتاه مطلب : https://old.fepc.ir/?p=380

درباره‌ی khanevadeh

همچنین ببینید

وقتی قماربازهای کلاهبردار دایه دلسوزتر از مادر می شوند

گروه زندگی: می گویند آب که سربالا برود قورباغه هم ابوعطا می‌خواند. حالا شده حکایت این …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 − 5 =